درسی از دزدی اعتماد به بانک
مدیرعامل ایسنا در یادداشتی با اشاره به سرقت اخیر از بانک ملی شعبه دانشگاه تهران، حادثه رخ داده را بیشتر از آنکه جنبه دزدی از اموال مردم داشته باشد، “سرقت اعتماد مردم به بانکها” تلقی کرد.
در یادداشت علی متقیان آمده است: آنچه مسلم است مجموعه این اموالی که در صندوق ها حبس و از چرخه اقتصاد کشور خارج شده ، متعلق به ایرانی هایی است که دل در گرو پیشرفت کشور داشته ، برای نجات اقتصادی کشور ارزش قائل هستند، اما بدلیل نوسانات شدید افت پول ملی و کاستن خارج از حد ارزش پول ملی ، بخشی از دارایی های خود را به ارز و طلا تبدیل کرده و برای آنکه از امنیت بیشتری برخوردار باشند، از بانک ملی صندوقی اجاره ، براساس اعتمادی که به بانک ملی (که شعارش اعتماد است) داشته اند ، آنرا در صندوق بانک به امانت گذاشته اند .
درسی که بانک مرکزی و دست اندر کاران اقتصاد ایران از این دزدی اعتماد! (معتقدم سارق در این دستبرد اموال مردم را ندزدیده، اعتماد به بانک را دزدیده است) بایستی بیاموزند این است که رقمی که از داخل صندوق های دستبرد زده شده ، بدست آمده ، نمونه مختصری است از اموال مردم ایران که به جای ورود به اقتصاد، توسعه کشور و تولید ، در یک صندوقی حبس کرده که متاسفانه به دست ناپاک افتاد هرچند خوشبختانه پلیس با تسلط کامل در اسرع وقت دزدان اعتماد! را دستگیر و اموال را باز پس گرفت و در مقابل خبرنگاران رسانه های متعدد طلاو ارزهای مکشوفه را به نمایش گذاشت، آنچه مسلم است امثال این اموال و به مراتب بیشتر ، در دیگر بانک ها و صندوقها دیده می شود و این صندوق ها مشتی است از خروار، و شاید به توان اضافه کرد که به همین میزان در خانه های مردم حبس شده است . سوال اینجاست وقتی اطلاع داریم مردم ایران بدلیل کم شدن ارزش پول ملی، نقدینگی و پس انداز خود را به ارز و سکه تبدیل کرده و می کنند، چرا نبایستی بانک مرکزی تمهیداتی فراهم نماید تا اعتماد مردم را جلب نموده ، از آنها بخواهد بجای حبس اموال ارزشمند خود ، از جمله ارز و سکه که جنبه عمومی داشته و اختصاص به سلیقه خاص نداشته و زینت محسوب نمی شود را به بانک سپرده و بانک متعهد شود که همانند حساب ریالی که همه ایرانیان و جهانیان از آن برخوردار هستند و سالیان سال است بدلیل استفاده آسان از حسابهای ریالی از انواع مدل های مختلف از آن برخوردارند و هیچ کس گلایه وشکایتی ندارد و هروقت اراده کرد، با مراجعه به بانک ، مطابق با میزان سپرده خود، ریال دریافت کرده به زخم زندگی خود می زنند .
اگر بانک مرکزی با ارائه طرحی ملی و مطمان با پشتیبانی قوی و مقررات محکمی که با تغییر رئیس بانک و دولت تغییر پیدا نکند، ویا اگر لازم باشد به تصویب مجلس شورای اسلامی برساند ، شرایط افتتاح حسابهای ارزی و حساب پس انداز سکه در بانک ها را اعلام نماید و متعهد شود که در هرلحظه دارنده حساب اراده کند به میزان نیاز از حساب ارزی و حساب سکه برداشت نماید ، آن موقع است که مردم تمام دارایی های خود را بجای حبس در صندوق امانات به بانک سپرده و کشور می تواند با پشتبانی بانک و اعتماد مردم، از این سرمایه عظیم، در توسعه اقتصادی، پیشرفت و راه انداختن چرخ اقتصادی کشور بهره ببرند.
با این تفکر می توان به این راهکارهای عملی نیز دست یافت.
مردم ایران ثابت کرده اند ، هرزمان که به آنها اعتماد شد، پاسخ اعتماد را با مال و جان و اعتبار داده اند و برای استمرار اعتماد خود، از هرگونه بخشش و از خود گذشتگی دریغ نکرده اند. ایرانیان هرگاه اعتماد کردند، همه هستی خود را براساس اعتماد به امانت می گذارند .
آنچه مسلم است بایستی دست اندرکاران اعتماد سازی ، به هر صورت ممکن اعتماد از دست رفته را بازگردانند ، چرا که سارقانی که به سرعت از ایران خارج شده اند و اموال را باخود نبرده اند ، هدفمند به اعتماد مردم حمله کردند ، اینها می دانستند که هزینه باز گرداندن اعتماد به مردم، به مراتب از جبران خسارت مالی سخت تر است، چرا که اینها عامدانه به همراه مال مردم که دست یافتنی تر است، اعتماد مردم را خدشه دار کردند و از آنجا که تعدادی ازآنها سریعا به خارج از کشور پناه برده اند، نشان از این دارد که دزدان اعتماد مردم ، دل در گرو بیگانگان داشته اند.