از بیابانزایی تا بهرهوری؛ نقشه راهی برای پایداری غذایی در ایران
حسن نفیسی
امنیت غذایی همانند دیگر انواع امنیت که برای حکومتها و دولتها حائز اهمیت است، به عنوان یکی از اولویتهای اصلی و اساسی دولتها محسوب میشود. این نوع امنیت به زندگی روزمره همه شهروندان و افراد ساکن در کشور ارتباط مستقیم دارد و بر رفاه عمومی، ثبات اجتماعی و اقتصادی کشور تأثیر میگذارد.
در حقیقت، امنیت غذایی در جوامع مختلف به معنای تضمین دسترسی آسان و پایدار به مواد غذایی کافی، مغذی و متناسب با نیازهای فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی افراد است. به عبارتی، امنیت غذایی به تامین نیازهای اولیه هر فرد برای بقای جسمی و روانی خود بازمیگردد که شامل محصولات اساسی مانند گندم، جو، برنج و حبوبات و پروتئین میشود. این محصولات در هر کشور ممکن است متفاوت باشد و بسته به ذائقه و نیازهای هر جامعه، اولویتها تغییر کند.
بهطور کلی، نکته کلیدی در امنیت غذایی این است که همه افراد در هر کشوری باید بتوانند به راحتی و بدون نگرانی از عدم دسترسی به غذا، نیازهای غذایی خود را تامین کنند. در دنیای امروز، امنیت غذایی فقط به تأمین غذا محدود نمیشود؛ بلکه شامل عواملی چون استانداردهای کشاورزی، روشهای نگهداری و توزیع مواد غذایی، توجه به مسائل بهداشتی و سلامت مواد غذایی و استفاده از فناوریهای نوین در کشاورزی نیز میشود. برای مثال، در کشورهای پیشرفته و صنعتی، استفاده از سیستمهای آبیاری هوشمند، روشهای کشاورزی پایدار و تنوع کشت میتواند تأمین امنیت غذایی را تضمین کند. بهطور خلاصه، امنیت غذایی مفهومی پیچیده و فراتر از تأمین غذا است که در بسیاری از ابعاد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورها تاثیرگذار است.
در ایران، تاریخچه امنیت غذایی به خصوص در زمینه کشاورزی و تأمین نیازهای غذایی مردم به سالها پیش برمیگردد. پیش از انقلاب اسلامی، کشور دارای یک برنامه بلندمدت در زمینه کشاورزی بود که به طورعمده با توجه به روند رشد جمعیت و نیازهای غذایی جامعه تنظیم شده بود، پس از انقلاب، سیاستهای کشاورزی تغییرات زیادی به خود دید و برخی نگاه های غیرکارشناسی و علمی منجر به عدم بهرهبرداری مناسب از منابع و ظرفیتهای کشاورزی کشور شد.
کشاورزی به عنوان یکی از ارکان اصلی امنیت غذایی، نیازمند یک رویکرد ترکیبی است که در آن برنامهریزی دقیق، استفاده از فناوریهای مناسب، تطابق با شرایط اقلیمی و توجه به ذائقه و نیازهای مردم در اولویت قرار گیرد. به عنوان مثال، در شرایط کنونی ایران که با کمبود آب و بحرانهای محیط زیستی روبهرو است، باید محصولات کشاورزی متناسب با منابع آبی و اقلیمی کاشته شوند. استفاده از فناوریهای نوین کشاورزی و مدیریت منابع طبیعی میتواند موجب افزایش بهرهوری و کاهش اتلاف منابع شود.
یکی از مشکلات جدی در بخش کشاورزی ایران، اشتباهات در انتخاب محصولات کشاورزی است که در برخی موارد با شرایط اقلیمی کشور همخوانی ندارد. به عنوان نمونه، کاشت هندوانه در مناطق خشک ایران، به دلیل نیاز بالای این محصول به آب، یکی از مشکلاتی است که در سالهای اخیر کشور با آن مواجه شده است.
ایران دارای اقلیمی خشک و نیمهخشک است و منابع آبی کشور محدود است، بنابراین کشت محصولاتی که به مقادیر زیادی آب نیاز دارند، مانند هندوانه، میتواند فشار زیادی بر منابع آبی وارد کند. این روند نه تنها منابع آب زیرزمینی را به شدت کاهش میدهد، بلکه میتواند به بحرانهای آبی و محیط زیست منجر شود. کاهش سطح آبهای زیرزمینی و خطر فروچالههای زمین از جمله پیامدهای این روش کاشت است که در آینده میتواند مشکلات بزرگتری ایجاد کند.
علاوه بر مشکلات مربوط به آببر بودن، بهرهوری پایین روشهای آبیاری سنتی نیز یکی دیگر از چالشهای بزرگ کشاورزی ایران است. در حالی که استفاده از فرایندهای آبیاری نوین مانند آبیاری قطرهای میتواند مصرف آب را به شدت کاهش دهد، بسیاری از کشاورزان هنوز از روشهای سنتی آبیاری استفاده میکنند که نه تنها هدررفت آب را به همراه دارد، بلکه باعث افزایش هزینهها و کاهش بهرهوری میشود.
از منظر محیطزیست، کاشت محصولاتی مانند هندوانه در مناطق خشک میتواند تبعات محیطزیست شدیدی داشته باشد. این نوع کشتها فشار زیادی به منابع طبیعی وارد میآورند و ممکن است به بیابانزایی و تخریب زیستگاههای طبیعی منجر شوند، این فشارمیتواند باعث کاهش تنوع زیستی و تغییرات اقلیمی در سطح محلی شود.
علاوه بر این، کاشت محصولات پرآببر در شرایط اقلیمی ایران، فرصتهای کشت محصولات بومی و کمآببر را محدود میکند. محصولاتی مانند زعفران، پسته و خرما که با شرایط اقلیمی ایران سازگارترند، میتوانند علاوه بر کاهش مصرف آب، به تنوع تولید و افزایش امنیت غذایی کشور کمک کنند. برای حل این مشکلات و رفع چالشهای پیشرو در تامین امنیت غذایی کشور، باید سیاستهای کشاورزی و مدیریت منابع طبیعی به طور جدی و هدفمند بازنگری شوند.
استفاده از فناوری های مدرن آبیاری و ارتقای آگاهی کشاورزان نسبت به مدیریت منابع آب از جمله اقداماتی است که میتواند در کاهش مصرف آب و افزایش بهرهوری در کشاورزی موثر باشد. همچنین، ترویج کشت محصولات بومی و سازگار با اقلیم میتواند به بهبود شرایط کشاورزی و افزایش پایداری امنیت غذایی کمک کند.
از دیگر اقدامات موثر در این راستا، تدوین برنامههای بلندمدت و غیرسیاسی برای کشاورزی و امنیت غذایی است، ایجاد کارگروههای تخصصی متشکل از کارشناسان حوزههای مختلف مانند وزارت جهاد کشاورزی، وزارت بهداشت، وزارت صنعت و معدن، و وزارت استاندارد میتواند به برنامهریزی صحیح و سیاستگذاری مؤثر کمک کند، این برنامهها باید به گونهای تنظیم شوند که آیندهنگر بوده و خارج از دغدغههای سیاسی، به مدت ۵۰ سال یا بیشتر اجرا شوند.
باید تاکید کرد که امنیت غذایی تنها با ایجاد یک کشاورزی صنعتی و مبتنی بر فناوری امکانپذیر است. به همین دلیل، استفاده از دانش روز دنیا و سیستمهای پیشرفته کشاورزی باید در اولویت قرار گیرد تا کشاورزی ایران بتواند علاوه بر تامین نیازهای داخلی، با تولید محصولات با کیفیت به صادرات و توسعه اقتصادی کشور کمک کند. در این صورت، با تامین منابع آبی، استفاده بهینه از منابع طبیعی و بهبود زیرساختها، امنیت غذایی به یک هدف دستیافتنی و پایدار تبدیل خواهد شد.
*اقتصاددان
منبع: ایرنا