
تورم واقعی نادیده گرفته می شود؛ عملکرد بانک مرکزی ابهام دارد
فرشاد پرویزیان با نقد پنهانکاری آماری بانک مرکزی گفت: هنوز روشن نیست مرکز رسمی رصد انتظارات در ساختار این نهاد کجاست؛ حذف دادهها مدیریت تورم نیست، نشانه بیاعتمادی است.
فرشاد پرویزیان، اقتصاددان و استاد دانشگاه، در گفتوگویی اختصاصی با نقد عملکرد بانک مرکزی در حوزه مدیریت انتظارات تورمی و حفظ ارزش پول ملی تأکید کرد: هنوز مشخص نیست نهاد ناظر و پایشگر رسمی انتظارات در ساختار بانک مرکزی دقیقاً کجاست و طبق چه متغیرهایی عمل میکند.
ابهام در وجود مرکز رصد انتظارات
پرویزیان در ابتدای سخنان خود با انتقاد از نبود شفافیت نهادی در بانک مرکزی گفت: بانک مرکزی باید یکبار اعلام کند مرکز پایش و رصد و مدیریت انتظاراتش کجاست؟ آیا اصلاً چنین ادارهای دارد؟ بالاخره باید داشته باشد دیگر. اینهمه از انتظارات تورمی سخن گفته میشود، اما بانک مرکزی باید بیاید بگوید من این ادارهکل را دارم، این دفتر را دارم، و این متغیرها را رصد میکنم.
او افزود: حتی اگر اطلاعات این دفتر منتشر نشود، اصل وجودش باید روشن باشد. مهم آن است که چنین مرکزی، واقعاً وجود خارجی داشته باشد.
حذف دادهها، مدیریت انتظارات نیست
این استاد اقتصاد با اشاره به رویه تکرارشونده پنهانکاری آماری گفت: مهمترین اقدام بانک مرکزی ما در حوزه مدیریت انتظارات، آنهم نه به ابتکار خودش بلکه به دستور معاون اول رئیسجمهور، این بوده که سریهای زمانی پولی را منتشر نکرده یا با تأخیر منتشر کرده است. استدلال این بوده که اگر منتشر نکند انتظارات تحریک نمیشود.
او ادامه داد: اما اتفاقاً برعکس است. وقتی اطلاعات منتشر نشود، فعال اقتصادی میگوید اوضاع از این هم بدتر است که منتشر نمیکنند. بنابراین، پنهانکاری به بیاعتمادی دامن میزند، نه به مدیریت انتظارات.
دعوت به شفافسازی علمی؛ ضرورت شفافیت در سیاست پولی بانک مرکزی
پرویزیان خطاب به مسئولان بانک مرکزی گفت: اگر مرکزی برای رصد انتظارات دارید و واقعاً فعال است، دستتان درد نکند؛ لطفاً اعلام کنید. این کار علمی است. اما اگر ندارید، باید فوراً راهاندازی شود.
فرشاد پرویزیان در عین حال تأکید کرد که تمامی این موضوعات نافی ضرورت شفافیت در سیاستهای بانک مرکزی نیست و گفت: این به آن معنا نیست که من بگویم آقای فرزین حتماً فرد مناسبی است یا باید حتماً در جای خود بماند. مسئله اصلی این است که بانک مرکزی و شیوه مداخلهاش در اقتصاد باید شفاف و مشخص بیان شود؛ مردم باید بدانند تصمیمات اصلی در کدام سطح گرفته میشود.
او در ادامه افزود: البته ممکن است بانک مرکزی دلایلی برای برخی عملکردهایش داشته باشد، مثلاً شرایط تحریمی یا محدودیتهای ارزی. اما در نهایت، حتی اگر چنین دلایلی وجود داشته باشد، ضرورت پاسخگویی و شفافسازی درباره شیوههای مداخله در بازار ارز و مدیریت نقدینگی قابل چشمپوشی نیست.
تحلیل غلط از منشأ تورم
این اقتصاددان در ادامه با انتقاد از برداشتهای سیاسی و سطحی از مفهوم انتظارات تورمی گفت: بعضی دوستان دمدستیترین دلیل تورم را انتظارات میدانند. گویی تورم واقعی وجود ندارد. خیر. ما تورم واقعی داریم، همان ارقامی که دولت و مرکز آمار و بانک مرکزی اعلام میکنند یعنی وجود تورم واقعی.
او تصریح کرد: بحث اصلی این است که دولت باید جلوی خودش را بگیرد تا پول کمتر چاپ شود، نه اینکه بخواهد مردم را کنترل کند.
پیوند انتظارات با ساختار اطلاعاتی جامعه
به باور پرویزیان، انتظارات تورمی از اطلاعاتی شکل میگیرد که مردم و فعالان اقتصادی در ذهن خود دریافت و تحلیل میکنند: انتظارات میتواند تطبیقی باشد (بر پایه تجربه گذشته) یا عقلایی و آیندهنگر. نوع دوم کاملتر و دقیقتر است و آثار گستردهتری بر رفتار اقتصادی دارد.
او در توضیح مبانی علمی موضوع افزود: رابرت لوکاس، بنیانگذار نظریه انتظارات عقلایی، وقتی از او درباره ایران پرسیدند، پاسخ داده بود: مگر این کشور بانک مرکزی ندارد که اجازه میدهد انتظارات چنین اثری بر اقتصاد بگذارد؟ این جمله، اهمیت نقش بانک مرکزی در مهار فضای روانی اقتصاد را بهخوبی نشان میدهد.
رسانهها، خط مقدم مدیریت انتظارات
پرویزیان بخش مهمی از مدیریت انتظارات را متوجه نقش رسانهها دانست و گفت: چه انتظارات تطبیقی باشد، چه عقلایی، خاستگاهش رسانه است. فضای رسانهای همان جایی است که فعال اقتصادی اطلاعاتش را میگیرد و بر اساس آن تصمیم میگیرد.
به گزارش مهر، او افزود: من همیشه ترجیح میدهم رسانهنگار اقتصادی، اقتصاد را بفهمد و در این حوزه تخصص داشته باشد. حتی اگر مخاطب رسانه را قبول نداشته باشد، باز رفتار اقتصادیاش از آن تأثیر میگیرد.
پرویزیان ادامه داد: وقتی رسانهای خبری منتشر میکند، چه مخاطب باور کند و چه نکند، رفتاری از او سر میزند. یا بهصورت همراه، یا خلاف جهت. در هر دو حالت، رسانه تأثیرش را گذاشته است. بنابراین، رسانه پیش از دولت میتواند در مدیریت انتظارات نقشآفرین باشد.
در پایان، او خطاب به فعالان رسانهای گفت: جریانسازی تخصص رسانه است. رسانهها میتوانند با جریانسازی خبری و اقناع مخاطب، به مدیریت انتظارات و حتی کمک به دولت در مسیر تثبیت اقتصادی بپردازند. اگر جایی پالس اشتباه به جامعه مخابره میشود، رسانه باید بایستد و نقد کند. چنین نقدی جذابترین و سازندهترین نوع گفتوگو با دولت است.