مصرف گاز کشور در آستانه انفجار
یک کارشناس انرژی گفت: ناترازی گاز را در دو حالت بایستی بررسی کرد یکی اینکه سالانه میزان تولید از تقاضا کمتر است و دومین حالت، در مقطع زمانی خاص و در ایام پیک، مصرف گاز از تولید پیشی میگیرد که کشور هماکنون نیز با حالت دوم درگیر است.
وزیر نفت در صحن علنی مجلس به کمبود و ناترازی گاز در کشور اشاره کرد و گفت برای حل این مشکل نیاز به سرمایهگذاری ۸۰ میلیارد دلاری است.
برای درک صحیح، مفهوم ناترازی و کمبود گاز در زمانهای پیک در کشور با حبیبالله ظفریان کارشناس انرژی پرداخت که به شرح ذیل است:
ایران سومین تولیدکننده و چهارمین مصرفکننده گاز جهان
ظفریان در ابتدا به جایگاه ایران در تولید و مصرف انرژی اشاره کرد و گفت: ایران در حال حاضر سومین تولید کننده و چهارمین مصرف کننده بزرگ گاز در دنیا است و به همین دلیل است که عمده سبد انرژی در کشور را گاز تشکیل میدهد. متکی شدن به گاز باعث افزایش مصرف هر ساله با شیب زیاد در کشور شده است.
این کارشناس افزود: از طرفی تاکنون کشور توانسته بود که با افزایش تولید، به افزایش تقاضا پاسخ بدهد اما با توجه به این که ۷۰ درصد تولید گاز کشور را میدان پارس جنوبی تامین میکند و تولید پارس جنوبی نیز به حد بیشینه خود رسیده است، برآوردها نشان میدهد که کشور در سالهای آینده با ناترازی گاز روبرو خواهیم بود.
وی در ادامه گفت: ناترازی گاز را در دو حالت بایستی بررسی کرد یکی اینکه سالانه میزان تولید از تقاضا کمتر است و دومین حالت، در مقطع زمانی خاص و در ایام پیک، مصرف گاز از تولید پیشی میگیرد که کشور هماکنون نیز با حالت دوم درگیر است.
قطع گاز صنایع به دلیل گاز رسانی به به اماکن مسکونی است
ظفریان به قعطی گاز در بخشهای مختلف اشاره کرد و گفت: بنابراین در زمستان کشور با قطعی گاز صنایع، تزریق منابع نفتی و همچنین کاهش صادرات گاز منتهی میشود و علت این موارد نیز تامین گاز خانگی، تجاری و عمومی است.
این کارشناس به راهکارهای کلی جهت رفع ناترازی اشاره کرد و گفت: قاعدتا دو دسته راهکار کلی برای ناترازی گاز وجود دارد، یا این مساله باید از طریق افزایش تولید حل شود و یا کاهش مصرف. در مورد ناترازی در پیک نیز راهکارهای مدیریت مصرف از جمله راهکارهایی است که باید به آن توجه کرد و این راهکارها عمدتا بر مقوله ذخیره سازی گاز متمرکز است. در حال حاضر تنها دو منبع ذخیره سازی گاز شوریجه و سراجه در کشور فعال هستند در صورتی که ظرفیت کشور بسیار بیشتر است و ما میتوانیم فاصله بین زمستان تا تابستان را از طریق مدیریت مصرف تامین کنیم.
ظفریان در ادامه به ناترازی کلی اشاره کرد و گفت: در مورد ناترازی کلی اگر بخواهیم شاهد افزایش تولید و یا کاهش مصرف باشیم باید رویکردهای سنتی به تولید و بهینه سازی را کنار بگذاریم و با توجه به فضای فعلی کشور به دنبال رویکردهای جدید ابتکاری رفت. به عنوان مثال برای افزایش تولید از طریق توسعه میادین بالادستی، با توجه به پایین بودن قیمت گاز در کشور، امکان بازگشت سرمایه پروژههای بالا دستی را از طریق فروش داخل کشور ندارد. بنابراین در اینجا می توان از طریق صادرات گاز، بازگشت سرمایهگذاری را انجام داد و یا اینکه از مشارکت بخش صنایع بزرگ برای توسعه میادین به منظور مصرف خود این صنایع استفاده کرد.
این کارشناس افزود: به عنوان مثال اگر بخواهیم میدان گاز پارس شمالی را توسعه دهیم می توان نصف تولید آن را جهت تامین نیاز داخل کنار گذاشت و نصف دیگر آن را صادر کرد تا بتوان از محل صادرات، بازگشت سرمایهگذاری انجام شده را صورت داد و توسعه میادین بالا دست تامین مالی شود. وزارت نفت در شرایطی که کشور با کمبود منابع مالی مواجه است باید چنین ابتکاراتی را برای توسعه میادین استفاده نماید.
بهینه سازی مهمترین روش کاهش مصرف
وی به بهینه سازی مصرف گاز اشاره کرد و گفت: اما مهمترین راهبردی که باید در جهت ناترازی گاز صورت پذیرد بهینهسازی مصرف گاز و کاهش مصرف است. در این حوزه نیز بایستی رویکردهایی مانند اجرای پروژههای پیچیده توسط دولت را کنار گذاشت و به سمت رویکردهایی رفت که امکان تحول جدی در این حوزه را ایجاد می کند.
این کارشناس گفت:شاخص شدت انرژی در کشور ما حداقل دو برابر جهان و حداقل سه تا چهار برابر کشورهای توسعه یافته است. همچنین در صورتی که متوسط شدت انرژی در جهان در حال کاهش است اما مصرف در کشور نمودارش همچنان افزایشی است. اگر ۵۰ درصد کاهش مصرف انرژی را نیز ایده آل بدانیم حداقل می توان به نصف این میزان یعنی ۲۵ درصد کاهش مصرف انرژی دست یابیم که خود این عدد نیز عدد بسیار بزرگی است. ۲۵ درصد کاهش مصرف گاز یعنی چیزی حدود ۲۰۰ میلیون متر مکعب که رسیدن به این عدد یعنی حل شدن ناترازی گازی کشور.
ظفریان با اشاره به مغفول ماندن سیاستهای بهینه سازی گفت: با این که سالهاست در سیاستهای کشور این نکته لحاظ میشود اما همیشه بهینه سازی مغفول مانده است. وی افزود: به منظور بهینه سازی دو دسته سیاست قابل اتخاذ است؛ سیاست قیمتی و غیر قیمتی. در حوزه سیاستهای قیمتی با توجه به شرایط کشور، اتخاذ این سیاستها برای بخش خانگی و مصرف مردم کمتر امکان پذیر است.
این کارشناس افزود: اما در مورد صنعت میتوان این سیاستها را اتخاذ کرد. در مصارف خانگی نیز میتوان با تعرفه گذاری پلکانی برای پرمصرفها در قالب IBT این سیاستها را پیاده سازی کرد.
وی ادامه داد: در حوزه غیر قیمتی نیز سیاستهایی مدنظر است که ناظر به قانون اصلاح الگوی مصرف و اقدامات فنی مانند اصلاح شیوه ساختمان سازی و مدیریت صنعتی است اما مهمترین راهبرد در این زمینه، ایجاد بازار بهینه سازی انرژی و محیط زیست است. بر این اساس ناظر به تفاوت قیمت بخش خانگی و تجاری و نیروگاهی، با نرخ خوراک پتروشیمیها یا نرخ صادرات گاز، این اختلاف قیمت را میتوان مبنای اقتصادی شدن انجام پروژه های بهینه سازی مصرف توسط بخش خصوصی کرد.
ظفریان گفت: همچنین در صورتی که دولت و به طور خاص وزارت نفت طبق ماده ۱۲ قانون رفع موانع تولید تضمین کند که بازگشت سرمایه گذاری شرکتهای بخش خصوصی صورت میگیرد، این پروژه ها اجرایی میشود و بخش بزرگی از بهینه سازی در کشور به حرکت در میآید.
وی با اشاره به ساختار مدیریت بهینهسازی در کشور گفت: علاوه برآن باید یک اصلاح ساختاری هم شکل بگیرد و بهینهسازی از یک ساختار دست چندم فاصله بگیرد زیرا شرکت بهینهسازی مصرف سوخت، ذیل شرکت ملی نفت است و شرکت ملی نفت مسئلهی اصلی خود را افزایش تولید تعریف کرده است لذا بهینه سازی در شرکت ملی نفت مورد توجه قرار نمیگیرد.