رقابت بین بندر چابهار و گوادر/ برتری با چابهار است

بندر چابهار و گوادر، اهمیتی استراتژیک در اقتصاد آینده منطقه و جهان دارند، اما اختلافات فاحشی را تجربه می‌کنند و توسعه گوادر در حالی است که چابهار نسبت به گوادر برای توسعه مطمئن‌ و به‌صرفه‌تر است.

در حال حاضر بسیاری از کشورها برای تجارت متکی به بنادر خود هستند. بنادر از جمله عوامل تسریع در فرآیند توسعه اقتصاد ملی و منطقه‌ای و یکی از حلقه‌های اصلی حمل‌ونقل دریایی و مبادی ورود و خروج کالاست. بنادر چابهار و گوادر که در جغرافیای ایران و پاکستان موقعیت دارند و جزئی از خاورمیانه و جنوب آسیا محسوب می‌شوند، طی سال‌های گذشته موردتوجه قدرت‌های اقتصادی مطرح در سطح نظام بین‌الملل به‌ویژه چین و هند قرار گرفته‌اند. هم اکنون کشورهای چین، هند، پاکستان و ایران باهم به رقابت دارند تا توسعه بندر گوادر را به سرانجام برسانند.

بندر گوادر کجاست؟

بندر گوادر در ایالت بلوچستان پاکستان و در ساحل دریای عرب قرار گرفته است. طرح تأسیس این بندر عمیق، نخستین‌بار در سال ۱۳۳۲ شمسی مطرح شد که مالکیت این بندر در اختیار پادشاهی عمان بود. نهایتا با کمک آمریکا به‌عنوان میانجی مذاکرات میان دولت‌های پاکستان و عمان پس از ۲۰۰ سال حاکمیت پادشاهی عمان بر این بندر و با پرداخت ۳ میلیون دلار بهای خرید آن از سوی پاکستان به عمان در تاریخ ۸ دسامبر ۱۹۵۸ به اسلام‌آباد فروخته شده و به‌طور رسمی بخشی از خاک پاکستان اعلام شد.

فاصله گوادر در خاک پاکستان از بندر کراچی، به‌عنوان بزرگ‌ترین شهر تجاری پاکستان، ۵۳۳ کیلومتر و فاصله آن از مرز ایران ۱۲۰ کیلومتر است. فاصله دریایی بندر گوادر از سواحل کشور عمان حدود ۳۸۰ کیلومتر برآورد شده است.

طرح‌های اولیه توسعه بندر گوادر در سال ۱۹۹۲ مطرح شد، اما طی سال‌های بعد، نبود منابع لازم برای توسعه این بندر از یک سو و اعمال تحریم‌های بین‌المللی علیه اسلام‌آباد به‌دلیل آزمایش بمب هسته‌ای پاکستان در ماه مه ۱۹۹۸ منجر به اجرایی نشدن پروژه احداث و توسعه بندر گوادر شد.

در نهایت فرآیند اجرایی شدن فاز نخست توسعه بندر گوادر در سال ۲۰۰۲ با انجام توافق میان دو کشور پاکستان و چین و قرار سرمایه‌گذاری پکن در این پروژه وارد مرحله مطالعه و ساخت شد. کار ساخت این فاز در سال ۲۰۰۷ به پایان رسید و در سال ۲۰۰۸، این پروژه عمرانی با ورود محموله ۷۰ هزار تنی گندم به این بندر در تاریخ ۱۵ مارس ۲۰۰۸ راه‌اندازی شد.

توسعه گوادر نخستین‌بار در سال ۲۰۰۷ به‌عنوان یکی از طرح‌های پیشنهادی توسعه‌طلبانه پرویز مشرف، نخست‌وزیر وقت پاکستان مطرح شد. دولت مشرف رقمی حدود ۲۴۸ میلیون دلار برای توسعه این بندر در نظر گرفت.

اهمیت بندر گوادر برای کشورهای آسیای شرقی

توسعه بندر گوادر که جزئی از جغرافیای پاکستان در ایالت بلوچستان است، هم به لحاظ اقتصادی و هم سیاسی و امنیتی برای پاکستان، چین و کشورهای محیط پیرامونی پاکستان از ارزش و اهمیت خاصی برخوردار است.

این بندر برای پاکستان از نظر اقتصادی  اهمیت دارد، از آنجایی که تمام فعالیت‌های اقتصادی و دادوستد در این کشور به بندر کراچی متمرکز شده، با توجه به تهدیدات امنیتی از ناحیه رشد تروریسم در داخل پاکستان، خصوصا در حومه بندر کراچی، این کشور برای اینکه فعالیت‌های اقتصادی‌‌اش در معرض آسیب کمتری قرار داشته و از جانبی هم رشد و بالندگی اقتصادی را شاهد باشد، تصمیم گرفت بندر گوادر را که موقعیت استراتژیک دارد، توسعه دهد. توسط بندر گوادر در داخل پاکستان سبب رشد و پویایی اقتصادی در تمام پاکستان به‌ویژه در ایالت فقیرنشین و کمتر توسعه‌یافته بلوچستان خواهد شد.

چین یکی از مطرح‌ترین کشورهای جهان خصوصا در عرصه اقتصادی بودخ و در دو دهۀ اخیر در این زمینه رشد چشمگیری داشته است. رشد بی‌نظیر چین در زمینۀ اقتصادی، مستلزم دسترسی به منابع انرژی است؛ از این‌رو این مسأله به اولویت اساسی چین در عرصه بین‌المللی مبدل شده است.

با توجه به‌شدت رقابت میان ایالات متحده و چین، توسعه گوادر از نظر امنیتی می‌تواند چین را در موقعیت بهتری قرار دهد و این کشور با ایجاد پایگاه‌های نظامی در نقاط استراتژیک مانند گوادر و خاورمیانه، برنامه‌هایی با رویکرد نظامی داشته باشد.

رقابت چابهار و گوادر

بندر چابهار تنها بندر اقیانوسی ایران، یکی از آن بنادر استراتژیک و راهبری ایران به حساب می‌آید که می‌تواند ما را به آب‌های آزاد متصل کند. عمق دریا در سواحل چابهار، به پهلوگیری کشتی‌های سنگین کمک می‌کند که این امر برای افزایش تجارت خارجی ایران حائز اهمیت است. همینطور توان هاب و کانونی شدن چابهار برای مرکز تجارت خارجی و ترانزیت منطقه بسیار بالاست.

بندر چابهار و گوادر، بنادر اقیانوسی در نزدیکی یکدیگر هستند. هر دو به اقیانوس هند راه دارند و می‌توانند راه کشورهای محصور در خشکی آسیای مرکزی به آب‌ها باشند. رقابت این دو کشور به‌معنای آن است که بین چین و هند در نفوذ در آسیای مرکزی و رسیدن به قدرت اول اقتصادی جنوب آسیا، اختلاف وجود دارد و این رقابت، در بازی‌های منطقه‌ای خودنمایی خواهد کرد.

باوجود آنکه چابهار و گوادر اهمیتی استراتژیک در اقتصاد آینده منطقه و جهان دارند، اما در روند توسعه اختلافات فاحشی را تجربه می‌کنند؛ چین گوادر پاکستان را با روند رو به افزایشی تجهیز و توسعه می‌کند، اما هنوز سرمایه‌گذاری اولیه خود در چابهار را اجرایی نکرده است.

چین در یک برنامه منسجم ۱۵ ساله متعهد شده ۶۲ میلیارد دلار در گوادر سرمایه‌گذاری کند و تاکنون نیز ۱۴ میلیارد دلار از حجم سرمایه‌گذاری تعهدی خود را وارد میدان کرده است؛ این در حالی است که هند حداکثر متعهد شده حدود یک میلیارد دلار به تفسیر ۸۵ میلیون دلار برای تجهیز اسکله‌های بندر شهید بهشتی، ۱۵۰ میلیون برای توسعه پس‌کرانه‌های بندر و ۹۰۰ میلیون دلار هم برای توسعه راه‌آهن چابهار سرمایه‌گذاری کند که هنوز هیچ‌کدام را عملی و وارد میدان نکرده است.

علاوه‌بر حجم سرمایه‌گذاری، در میزان و مقدار توسعه دو بندر نیز اختلافات فاحشی وجود دارد، بندر گوادر در برنامه منسجم چین قرار است تا سال ۲۰۵۰ توانایی پهلوگیری ۸۸ کشتی مادر به‌صورت هم‌زمان را داشته باشد و به ظرفیت تخلیه و بارگیری ۴۰۰ میلیون تن در سال برسد؛ این در حالی است که بندر چابهار قرار است در فاز نهایی و با آماده شدن پسکرانه‌های ریلی و جاده‌ای به ظرفیت ۷۷ میلیون تن در سال برسد.

برتری بندر چابهار نسبت به بندر گوادر

توسعه گوادر در حالی است که چابهار نسبت به گوادر برای توسعه مطمئن‌تر و به‌صرفه‌تر است. دسترسی گوادر به جاده معروف ابریشم و سپس کشورهای آسیای میانه به‌دلیل کوهستانی بودن و صعب‌العبور بودن مناطق سخت و هزینه‌بر است و این در حالی است که به گواه کارشناسان، دسترسی چابهار به جاده معروف ابریشم و آسیای میانه، راحت‌تر و کم‌هزینه‌تر است.

علاوه‌بر دسترسی، امنیت نیز در بلوچستان پاکستان که از قضا گوادر در آن واقع است، تبدیل به یک معضل بزرگ برای چین شده است. گروه‌های تروریستی امنیت را در بلوچستان پاکستان و منطقه اطراف گوادر مختل کرده‌اند. دولت پاکستان در این منطقه قدرت کمی دارد و توانایی برقراری امنیت مسیرهای ترانزیتی هدف چین را ندارد.

چین و پاکستان قصد دارند برای اتصال به اروپا از دریای خزر استفاده کنند. این یعنی شکل‌گیری کمربند جاده‌ای که ایران را دور می‌زند. بدین‌گونه ایران از مسیر اصلی حذف شده و حتی مسیر کریدور شمال به جنوب نیز مقداری به حاشیه می‌رود. دقیقا همانند اتفاقی که در شمال‌غرب کشور در حال رخ دادن است.

بنابر این  رقابت میان چابهار و گوادر بسیار راهبردی‌تر از آن چیزی است که فکر می‌کنیم. یک دلیل تنش ایران در شمال‌غرب کشور با ترکیه و آذربایجان نیز به همین رقابت برمی‌گردد که کاملا اقتصادی است.

کمبود زمین و بهای بالای انرژی در «گوادر» و پاکستان، از دیگر معضلاتی است که چینی‌ها با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند؛ همه این‌ها دست به دست هم داده‌اند تا چابهار نسبت به گوادر برای سرمایه‌گذاری و توسعه مطمئن‌تر و به‌صرفه‌تر باشد.

با توجه به همین ویژگی‌های منحصربه فرد چابهار، چینی‌ها در زمان دولت دهم با وجود آنکه درگیر پروژه گوادر بودند، پیشنهاد ۶۰ میلیون یورویی برای سرمایه‌گذاری در بندر چابهار و اتصال این بندر به جاده معروف ابریشم را دادند.

با این تفاسیر به‌نظر می‌رسد در شرایط حاضر و تعلل مکرر هند برای سرمایه‌گذاری در چابهار باید سراغ چینی‌ها رفت و توازنی میان چین و هند برقرار کرد، به‌ویژه آنکه هند از برجام تاکنون مرتبا بهانه تعلل در توسعه چابهار را اول از ترس بازگشت تحریم‌ها و حالا خود تحریم‌ها گذاشته و به‌نظر می‌رسد خیلی محتاطانه و کند حرکت می‌کند. با حرکت فعلی هند و با توجه به نیاز مبرم چابهار به‌درگیر کردن منابع مالی بین‌المللی در توسعه به‌نظر می‌رسد این بارهم ایران در جذب بار و کالا، علی‌رغم موقعیت ویژه و منحصر به فرد چابهار، عقب می‌افتد.

ضرورت ایجاد خطوط ریلی در بندر گوادر

براساس یکی از ارزیابی‌های صورت گرفته، برای آنکه بندر گوادر به یک بندر و گذرگاه تمام عیار تبدیل شود، وجود خطوط ریلی در آن ضروری است، اما احداث این خط ریلی بیش از یک دهه طول خواهد کشید. در طول این مدت، مواصلات فراساحلی در بنادر رقیب منطقه به‌طور چشمگیر بهبود خواهد یافت و بیش از پیش، نقص‌های بندر گوادر مشهود خواهد شد.

در طول سال‌های آتی، شبکه بزرگراه‌های پاکستان به‌طور کامل به سمت کراچی گسترش خواهند یافت. در دهه آتی، خطوط عمده ریلی از کراچی به پیشاور احتمالا نوسازی  و متعاقب آن عبور و مرور ترابری سریع‌تر خواهد شد.

در راستای تقویت دو بندر فوق، دولت پاکستان باید بیش از پیش تلاش کند تا راه مواصلاتی فراساحلی از بندر کراچی را با دورزدن راه‌های پر ازدحام این شهر احداث کند.

در ادامه همین مسیر احداث‌‌شده، بندر گوادر می‌تواند حجم قابل‌‌توجهی محموله ترابری را جذب کند. مقامات بندر اعلام کرده‌اند تا عمق ۲۰ متری می‌توان کار لایروبی را انجام داد، اما در حال حاضر، توان تجارت ترانزیتی بندر گوادر احتمالا بیشتر از همه بنادر پاکستان است، اگرچه دورنمای روشنی از حیث رشد تجارت ترانزیتی و کسب‌وکار ترابری محموله‌ای در پاکستان دیده نمی‌شود.

با توجه به محیط رقابتی منطقه، بندر گوادر به محرک‌های محلی متعددی جهت رشد نیاز خواهد داشت. این بندرگاه باید به‌عنوان ابزاری برای توسعه منطقه ساحلی مکران پاکستان و به‌طور گسترده منطقه بلوچستان جنوبی این کشور مورداستفاده قرار گیرد که در زمینه فعالیت‌های صنعتی در بخش‌های صنعتی، صادرات مواد معدنی و گردشگری قطب شناخته شده است.

یکی از راهبردهای رشد بندر گوادر باید تقویت توانمندی‌های بلوچستان جنوبی –خط ساحلی طویلش که تاکنون به اندازه کافی بهره‌برداری نشده و منابع معدنی سرشارش– بحث و بررسی و برطرف‌سازی چالش‌های فراگیر آن است. این منطقه که تشنه آب است نیازمند احداث سدهای کوچک و پروژه‌های مختلف نمک‌زدایی است تا برای افراد محلی آب شرب همراه با محصولات غذایی تازه فراهم آید.

بندر گوادر گذرگاه اقتصادی چین و پاکستان

گفتنی است که بندر گوادر یکی از بنادر مهم مواصلاتی در پاکستان است و بخش زیادی از تجارت ۶۴ میلیارد دلاری چین و پاکستان، از طریق این بندر صورت می‌پذیرد. این بندر در چارچوب گذرگاه اقتصادی چین و پاکستان نیز دارای اهمیت ویژه‌ای است.

هم اکنون ۸۵ درصد نفت وارداتی چین از تنگه مالاگا به این کشور انتقال می‌یابد و بندر گوادر در آینده پتانسیل تبدیل‌شدن به ترمینالی برای انتقال نفت از خاورمیانه به چین را دارد.  پکن نیز در نظر دارد بخشی از صادرات خود را از جاده مواصلاتی چین-پاکستان به بندر گوادر منتقل و سپس از این بندر به خاورمیانه و اروپا ارسال کند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا